سیده بارانسیده باران، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 30 روز سن داره

باران بهاری

حال وهوای بارانییییی

1390/8/30 12:27
نویسنده : نفیسه
1,796 بازدید
اشتراک گذاری

پیغام دلنواز تو آمد به سوی ما

بوسیدمش به دیده ی گریان نهادمش

از ترس آنکه سیل سرشکم بشویدش

از دیده بر گرفتم و بر جان نهادمش

سلام به دوستای عزیزمون .

این شعر زیبا  تقدیم به شما به خاطر اظهار لطفتون در پست قبلی به من و همسرم.

وسلام  به دختر مهربون خودم  که اگه اون نباشه میخوام دنیا نباشششششششششششششششهقلب

الان که دارم این مطلبو مینویسم  تو خوابی و یک ساعتی میشه که از مرکز بهداشت برگشتیم.خدا رو شکر وزنت به هفت کیلو رسیده بود و دکتر اونجا راضی بود از این اضافه وزنت در این ١٥ روز.

از خبرای جدید بگم برات که عمو به سلامتی مراسم ازدواجشون انجام شد و زندگی مشترکو آغاز کردن.

توی این مدت همش بغل اینو اون بودی وحسابی تنبل شدی  وحتی سینه خیز رفتن رو هم فراموش کرده بودی

چند روزی یه کمی   من وبابا  با تو سخت گیری کردیم تا حداقل سینه خیز رفتنو یادت بیاد.حسابی غر غر میکردی اما جواب داد  ودر کمال ناباوری سینه خیز رفتن فورا تبدیل به چهار دست و پا رفتن شد وحتی دستت رو روی پا وشونه ی ما میذاری  وپا میشی.وقت تمام

باران

و اینجا باران سوار بر خر آرزوهاست. علاقه عجیب تو به این الاغ وصف نا شدنیست

 خر رویا ها

و اینم یه عکس دیگه که از سفر گناوه جا مونده بود .راستش این بهترین خرید اون روزمون بود.با همکاری عمو شهاب وخاله

بهترین خرید دنیا

چند شب پیش هم من و شما وبابایی ساعت 5/10 به زیارت حضرت سید علا الدین  که بین ما شیرازی ها به آستانه معروف هستند رفتیم وخیلی خوش گذشت .چون برای اولین بار بود که حرم را اینقدر خلوت میدیدم .دو سه نفری بیشتر آنجا نبودند.اینقدر حال وهوای زیبایی بود که دلمون نمی خواست از حضرت خداحافظی کنیم. جای همه دوستانمون سبز.

حضرت سید علا الدین حسین از فرزندان امام موسی کاظم و برادر امام رضا هستند.  وهمچنین به نظر من صحن وسرا شون با وجودی کوچکی حال وهوای برادرشون  امام رضا رو داره

دعای باران

باران

باران عاشق  آیینه کاری های حرم شده بودباران

و بعد از اونجا به زیارت حضرت شاهچراغ رفتیم .باز هم جای همه خالییییییییی.حرم شاهچراغ

دعا کن دلم بوی باران بگیرد.......

        این گلهای زیبا نثار چشمان قشنگتون که به ما سر زدید.                                        

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (15)

t
30 آبان 90 17:07
سلام مامان مهربون کلی ذوق کردم عکسارو دیدم!الهی که من قربون باران جونم برم!راستی مامان باران جون یکی از دوستم عاشق باران شده میخواست عکساشو داشته باشه گفتم باید از مامان باران اجازه بگیرم!(هرچند خودم خیلی کار بدی کردم و عکسارو بدون اجازه کردم والپیپر گوشیم!حالا اجازه هست عکسای باران رو بهش بدم؟دختر خوبیه!
عاشق باران
30 آبان 90 17:57
آفرین به باران خانم زرنگ الاغ سواریش هم خیلی بانمک بود زیارتتون هم قبول، برای ما هم دعا کنید
عاشق باران
30 آبان 90 17:57
دوست خوبم ازتون دعوت می کنم در ختم جمعی قرآن برای سلامتی مامانم شرکت کنید
محيا كوچولو
30 آبان 90 18:19
آفرين باران جون نازنين به مامانيت بگو به منم ياد بده چكار كنم زود تر بتونم راه برم
مامان حنا و دینا
30 آبان 90 19:32
ای جان من این باران خانومو می بینم دلم ضعففففففف میره براش .
مامان کوثر
30 آبان 90 19:44
قربونت برم من چقد ناز الاغ سواری میکنی حاله جون میری زیارت واسه ما هم دعا کن راستی کوثر با دست ها ش خودش رو به سمت جلو میکشه نمیدونم چرا 4 دست و پا نمیکنه هر چند تو اینجور رفتن خیلی هم سرعت داره و تند زود به مقصدش میرسه اما نمیشه گفت 4 دست و پا میری خیلی خنده داره
مامان دوقلوها
30 آبان 90 20:38
سلام باران جون زرنگ و زبل . یه قل برای خودت پیدا کن و دوتاییتون عروس خودم بشین ماشالا هزار ماشالا خیلی ناز و بانمکی عزیزم . بوس.


خاله آخه قل کجا بود ازون شرطای مادر شوهرانه گذاشتیاااا
مامان آریان جون
30 آبان 90 22:50
زیارتت قبول باران جونم.مارو هم دعا کنید. چهار دست و پا رفتنت هم مبارکه.امیدوارم به زودی راه رفتنتو ببینیم گل خوشکلم
بابا محسن
1 آذر 90 8:35
درسته یک مدتی نیومدم اینجا ولی در عوض تموم پستها را دیدم - چه عکسهای قشنگی عالی اند
دایی حسین
1 آذر 90 18:10
ای بابا!
چرا از "علاقه شدید" باران به امام ننوشتی؟؟
خر آرزوها خیلی جالب بود...
یه پست هم در مورد "مو کشیدن" باران بزار و داخل پست حتما ذکر کنید که یکی از عوامل کچلی دایی بیچاره باران خانوم بودن
راستی لازم به ذکر نیست که اون عکس گوشه وبلاگ شاهکار دایی حسینشه!
[hr
دیگه داداش گلم دایی شدی واسه همین چیزا....البته که این عکس واقعا شاهکاره و واقعا دستت درد نکنه


بابای مهرسا
3 آذر 90 7:21
زیارتون قبول عکساش خیلی ناز شده لبتون خندون
مامی امیرحسین
3 آذر 90 11:55
سلام نفیسه جون.زیارت قبول.منم تازه از مشهد برگشتم.خیلی ناز شده عروسکت.خدا حفظش کنه.برادرزاده های منم از این الاغه دارن و بیچاره همسایه طبقه پایینشون ذله شده از یورتمه رفتن این الاغه!!
t
3 آذر 90 19:08
سلام ممان مهربون باران جووون
راجع به عکسا جدی گفتما![hr
خواهش میکنم شما صاحب اختیارید
عاشق باران
4 آذر 90 0:26
نفیسه جان من منتظر جواب شما هستم اگر میتونید روز یکشنبه دو جزء رو بخونید به من خبر بده
مامان علي
5 آذر 90 16:30
فدات بشم خوشگل خانم. ماشاءا... روز به روز نازتر ميشي . عروس خودمي ديگه. راستي زيارت قبول .