باران وروجک
سلام خانومی
این روزا کارای خونه و رسیدگی به تو این قدر وقتمو پر کرده که کمتر می تونم بیام و برات چیز میز بنویسم
خیلی وروجک شدی...خیلی.حتی زمانی که خوابی هم باید مراقبت باشم آخه یاد گرفتی دور خودت بچرخی.این روزا تا ازت غافل بشم یه کاری دست خودت دادی....تازه داری هرچی دم دستت بیاد رو هم توی دهنت می کنی.
دیروز بردمت دکتر آخه روی بدنت دونه های قرمزی زده بود .خدا رو شکر چیزه خاصی نبود یه حساسیت کوچولو داشتی که تا شب نشده خوب شدی.خانم دکتر خیلی ذوق تو رو می کرد آخه تمام مطبشو با دقت نگاه وبررسی می کردی.انگاری دلت می خواست از بغل بابا زود بپری پایین وهمه ی وسایل دکترو خراب کنی.
خانوم دکتر می گفت تو خیلی باهوشی وباید بیشتر مراقبت باشم .
بار خدایا تو را سپاس به خاطر وجود این دردانه .............
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی