سیده بارانسیده باران، تا این لحظه: 13 سال و 28 روز سن داره

باران بهاری

عکسای جدید

1390/9/9 15:32
نویسنده : نفیسه
2,641 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به عزیز دردونه ی خودم...... بارانیییییییییی

نمی دونم کی میشه اینا رو بخونی  وبدونی که چقدر این روزا شیطون شدی و آتیش میبارونی.

تا زمانی که خوابی همه چی آرومه... اما تا از خواب بیدار میشی دیگه باید در بست در خدمت شما باشم  بی خیال کارای خونه و غیره بشم.

خدانکنه که لحظه ای از جلوی چشمت دور شم اونوقته که با صدای دل فریبت  من و همسایه ها رو بی نصیب نمیذاریوقت تمام

ماه محرم امسال برای من دلنشین تر از سال های گذشتست 

چون توهم امسال در کنار من و بابایی هستی  ودوم اینکه هوای بارانی قشنگی چند روزه که در شیراز در حال بارش هست.

جمعه این هفته  همایش شیرخوارگان حسینی هست و دوست دارم که  شما رو هم اونجا ببرم .(همین جا از دوست خوب هم شهری مون که به ما خبر داد تشکر میکنم).ساعت شروع برنامه ٨ صبح در حرم شاهچراغ  هست .یه کمی زوده واسه ما مامانا  تا شما فنقلی ها رو آماده کنیمو لباس بپوشیم.و یه مشکل دیگه هم تمام راه های منتهی به حرم مطهر خط ویژه تاکسی هست ونمی تونیم با ماشین خودمون بریم  حالاا انشا ا... که درست میشه وشما رو میبرم.

جمعه هفته پیش هم تولد ایلیا بود وشما دعوت اختصاصی شده بودید.و به خاطر عجله کردن دوربین عکاسی رو هم یادمون رفت ببریمنگران 

این عکسا با دوربین موبایل هست ببخشید اگه کیفیت پایینی داره.

تولد ایلیا

از سمت راست(منا.ایلیا. هستی و اون فنقلی هم بارانه دیگه)

باران

باران

اینم عکسای باران در نمایشگاه کتاب در غرفه کودک

ملوس بابا

 

ملوس مامان

و بعد از نمایشگاه به خانه مادر بزرگ رفتیم  مامان بزرگ با دیدن تو بسیار ناراحت شد و من و بابایی رو حسابی دعوا کرد که این چه شکلی که بچه ام رو درست کردید حسابی غر زد و ما مجبور شدیم صورتت رو پاک کنیم.

ولی خدایی خیلی بامزه شده بودی و مامان بزرگ هیچ رقمه  کوتاه نمیومد .آخه بنده خدا تا حالا اینجوریشو ندیده بود و حسابی جا خورد....

وروجک مامان

باران

اینم خنده باران که یه کمی از دندوناشو میشه دید...نیشخند

شب تاسوعا خونه بابا جون اینا (پدر بابا) آش سبزی پزون وروز تاسوعا خونه بابا جون(پدر مامان) شل زرد پزون هست . وسرمون حسابی شلوغ  میشه.عکس ها وخبراشو حتما توی پست بعدی برات میذارم.فعلا باید برم چون تو داری از خواب بیدار میشیاسترسبامن حرف نزن

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (18)

مامان طاها
9 آذر 90 16:01
عکس نی نی های بهاری تو وبلاگه طاهای من اطلاعات بیشتر : سلام به همه مامانهایی که نی نی هاشونو تو بهار 90 به دنیا آوردن. من در نظر دارم عکسه تمام نی نیهای بهاری رو با آدرس وبلاگشون تو وبلاگه محمد طاها بزارم اینجوری زودتر و بهتر با مامانهای بهاری و نی نیهاشون زودتر آشنا میشیم و میتونیم از نظراته همدیگه استفاده کنیم هر کی مایل به این کاره تو قسمت نظرات وبم نظر بده که با عکس نی نیه اون شروع کنیم.
مامان کوثری
10 آذر 90 9:27
سلام خوفین
خوش به حالتون که میرین شاه چراغ کاش ما هم اونجا بودیم حتما وامون دعا کنین.........حودمونیم چقده نقاشی صورتش خوشمل شده خیلی بامزه شده ......... الهی قوربونت برم چقده روسری بهت میاد قربون اون دندونش یه عالمه بوسسسسسسسسس واسه باران جون


جای شما سبز کاش میشد شما هم میومدید شیراز با هم میرفتیم مامان خانوم
t
10 آذر 90 12:59
سلام ممان مهربون باران جوووووووون
کلی ذوق کردم عکسای باران جوون رو دیدم!مخصوصا عکس دندونش رو!الهیییییییییییییییییییییییییییییییییی!کلی تو خونه جیغ زدم!درباره همایش هم قابل شما رو نداشت!خودم همیشه میرم اگه هم نرم پیگیرش هستم!اسم من هم طاهره اکبری هست دوستام صدام میکنن تارا در حال حاضر هم دانشجوی دانشگاه پیام نور رشته جامعه شناسی هستم


ممنون تارا جان خیلی لطف کردی .الان از شاهچراغ میام خیلی شلوغ بود.زود برگشتیم
تارا
10 آذر 90 13:10
تارا
10 آذر 90 13:11
اگه بتونم امسال منم میام واسه همایش!شاید اونجا باران جوووووون رو هم دیدم!


خداکنه که بیای
تارا
10 آذر 90 14:50
وقتی گریبان عدم با دست خلقت می درید وقتی ابد چشم تو را پیش از ازل می آفرید وقتی زمین ناز تو را در آسمان ها می کشید وقتی عطش طعم تو را با اشک هایم می چشید من عاشق چشمت شدم نه عقل بود و نه دلی چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد آدم زمینی تر شد و عالم به آدم سجده کرد من بودم و چشمان تو نه آتشی و نه گلی چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی
مامان حنا و دینا
10 آذر 90 17:57
عربزم حتما اگر بردیش همایش عکساشو بذار .دعا کن منم زایمان خوبی داشته باشم


حتما .انشاا... دخترای گلتون صحیح وسالم بدنیا بیان
محيا كوچولو
10 آذر 90 19:44
خاله منم قرار فردا برم مراسم، خيلي دوست دارم از اين لباس سبزها بپوشم، باران جون هم خيلي ناز شده از بابت نظر و تسليتتون هم ممنون


محیای عزیزم التماس دعا
مامان امیرناز
11 آذر 90 11:56
سلام عزیزم الان دیگه حتما بردیش همایش التماس دعا مواظبش باش
تارا
11 آذر 90 12:55
سلام مامان باران جون
من نتونستم بیام!خیلی ناراحت بودم
مراسم رو از تلویزیون دیدم همش نگاه میکردم ببینم باران جون رو میبینم یا نه!اما ندیدم!


سلام ما متاسفانه داخل خود حرم نتونستیم بریم به خاطر ازدحام وتوی صحن حیاط بودیم
مامان امیرعلی
11 آذر 90 15:57
سلام عزیزم ماشالله دخترنازی داریدخدابهتون ببخشه
من شمارولینک کردم خوشحال میشم شماهم منولینک کنید


با افتخار به جمع دوستانمون اضافه شدید
تارا
12 آذر 90 13:45
اجرتون با امام حسین منم میخواستم بیام اما از شهرک گلستان میخواستم بیام درو بود و من تنبلی کردم!


آره واقعا از شهرک گلستان تا شاهچراغ خیلی مسافته زیادیه و خوب که نیومدی خیلی شلوغ بود


راستی قابل دونستی شما هم بیا واسه شله زرد پزون خواستی بیای به اون شماره تلفنی که داری زنگ بزن تا بهت آدرس بدم
تارا
13 آذر 90 16:50
سلام مامان و بابای مهربون باران جووووووووون
امروز دومین باری هست که میام تو وب و مزاحم باران جووووون میشم!
ممنون از دریای لطفی که نسبت به من دارید! امروز الک الکی گوشیم خراب شد و دیگه نمیتونم عکسای باران جونم رو نگاه کنم!عزا گرفتم! دلم خیلی واسه باران جووون تنگ شده!از طرف من ببوسینش! قابل باشیم خدمت میرسیم!این روزا حال خوبی ندارم!بازم از مهربونیتون ممنون!


سلام خوشحال می شیم ببینیمتون نبینم غصه داشته باشین انشا ا... حاجت روا بشید
تارا
13 آذر 90 16:51
یادتان باشد لباس مشکی ام را تا کنید گوشه ای از قبر من این جامه را هم جاکنید کاش من درشام تاسوعا بمیرم تاشما خرجیم را خرج اندر ظهرعاشورا کنید.
تارا
13 آذر 90 16:55
وای ؛ باران باران شیشه ی پنجره را بَاران شست. از دل من اما ، چه کسی نقش تو را خواهد شست؟ آسمان سربی رنگ ، من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ. می پرد مرغ نگاهم تا دور وای باران باران پرمرغان نگاهم را شست.
تارا
13 آذر 90 16:57
صدایِ نغمه هایِ باران از گلویِ کوچه می آید هم آواز با پرندگانی که در باغچه سبز شده اند. راستی بامداد که برسد بهار را لایِ یک کارت تبریک برایت خواهم فرستاد
مامان امیرعلی
13 آذر 90 23:05
من لینکتون کردم شماهم منولینک کنید
t
14 آذر 90 22:41